پرسش و پاسخ سوالات مسئولین فضای مجازی کانون های فرهنگی در خصوص فضای مجازی و پاسخ برادر محمد قربان پور ( کارشناس فضای مجازی)
به نظر شما، پدیدهها در فضای مجازی چه ویژگیهای دارند؟ آیا میتوان گفت که همۀ پدیدهها مجازی به صورت خودجوش و مردمی شکل میگیرند؟
برای فضای مجازی یکسری ویژگی تعریف شده است که مهمترین آنها گمنامی است و مهمترین تفاوتی که با فضای واقعی دارد، همین ناشناختهبودن و گمنامی است. نبود مرزها ویژگی دیگری است که طراحان فضای سایبری اهداف خاصی را از آن دنبال میکنند. ویژگی بعدی، ادغامشدگی است؛ یعنی، هیچ مرزی بین موضوعات سیاسی، اجتماعی، امنیتی و غیره وجود ندارد. به عنوان مثال، وقتی در فضای واقعی شخصی اسلحه در دست دارد، میگویند که این شخص اقدام نظامی کرده و این اقدام به راحتی قابل رؤیت و شناسایی است، اما در فضای مجازی به راحتی نمیتوان خط قاطعی کشید و گفت فلان فرد ابزار نظامی یا امنیتی به همراه خود داشته و از آن استفاده کرده است.
به هر حال، این ویژگیها به همراه کنجکاوی ذاتی و ماجراجویی، باعث میشود که افراد میدان گستردهای پیش روی خود پیدا کنند و از این منظر، اتفاقاتی در این فضا شکل میگیرد که قبلاً بدون این فضا و شبکهها قابل شکلگیری نبود.
از این فضا با این ویژگیهایی که گفته شد برای شکلدهی به جریانات خاص استفاده میشود. مثلاً، سند امنیت ملی ۲۰۲۰ ایالات متحده را اگر نگاه کنید، بند اول آن مربوط به اشراف اطلاعاتی است و واضح است که اشراف اطلاعاتی به سادگی به دست نمیآید و حتماً باید ابزارهایی برای این کار وجود داشته باشد. تعبیر بنده این است که این فضا یکی از محیطهای اصلی اشراف اطلاعاتی است.
امروز گفته میشود عصر انفجار اطلاعات است و در این عصر، پردازشهای خاصی روی اطلاعات انجام میشود که کاربردهای بسیار عمیق و گستردهای دارد، از دادهکاوی بگیرید تا ذائقهسازی، ذهنخوانی و مسائل بسیاری از این دست که همۀ این موارد از ویژگیهای فضای مجازی است.
با توجه به ویژگیهایی که گفتیم، اگر به ماهیت پدیدهها نگاه کنیم، به راحتی میشود تحلیل کرد که آیا این یک حرکت خودجوش است یا خیر؟ آنچه مسلم است عناوینی بزرگی مثل گوگل، فیسبوک، وایبر، واتسآپ و ... مأموریت ویژهای را دنبال میکنند و ما باید به صراحت اینها را به مردم بگوییم. کمترین و کوچکترین آنها، جمعآوری اطلاعات است که گاهی که این شبکهها علیه همدیگر کار میکنند این هدف را به خوبی بیان میکنند، البته اگر ما به صورت بومی و درونزا از این فناوریها استفاده کنیم، این فناوریها خود باعث شکلگیری یک قدرت نرمافزاری برای انقلاب اسلامی شود.
* برای برخورد و مواجهه با فضای مجازی چه باید کرد؟ فیلترینگ تا چه حد میتواند اثرگذار باشد؟
بنده قبلاً هم عرض کردم در سخنرانی هایی که داشته ام، معمولاً برای یافتن راه صلاح، ما نفی و اثبات را باید با هم داشته باشیم و شعار اول مسلمانها که باید هر شخص بگوید تا مسلمان محسوب شود، لااله الا الله است؛ یعنی، اینکه اول باید بگوید لااله و چیزهایی را که قبلاً به اسم خدا بودند، نفی کند و بعد خدا را ثابت کند. بنابراین، برخی که ادعای روشنفکری دارند و میگویند راهحلی مثل فیلترینگ جواب نمیدهد، ما هم جواب میدهیم که بله، فلیترینگ کل راه حل نیست، ولی باید دقیق صحبت کنیم؛ عرض بنده این است که شاید آن چیزی که باید نفی شود، ۵ درصد از کل قضیه است، منتهی همین ۵ درصد مثل این است که شما یک قطره سم را در یک سطل آب بریزید که حتماً تعدادی از افراد را مسموم میکند و از بین میبرد. مگر ما اجازه میدهیم که هر آب آلوده و کثیفی به خانه ما وارد شود؟ قطعا اینطور نیست و حتماً فیلتری بر آن میگذاریم و حتماً این آب را بعد از تصفیه استفاده میکنیم. میخواهم بگویم دانش ما دانش مخابرات است و اصلاً، مخابرات بدون فیلتر وجود ندارد. مثلا، درباره فرکانسهای مختلف باید گفت که گوش هر فردی فرکانسهای مختلف را برای شنیدن فیلتر میکند و اگر قرار بود همۀ صداهایی که در فضا وجود دارد را شما بشنوید، قطعا ناشنوا میشدید یا چشم ما، بین طیف ماورای بنفش و مادون قرمز آن نورهای مرئی را میبیند و اگر چنین چیزی وجود نداشت، حتماً ما کور میشدیم.
اما بحثی که در مقام اثبات و اقدامهای ایجابی باید انجام دهیم، فرصتهای خیلی زیادی است، اعم از فرصتهای اقتصادی، علمی، اجتماعی و سیاسی. امام راحل بارها فرمودند که انقلاب ما ذاتاً یک انقلاب فرهنگی است و چون مکتب ما، مکتبی است که مطابق با فطرت بشر است، حتماً همه جذب آن خواهند شد و ما میتوانیم در این فضا مکتب خود را منتشر کنیم، البته این کار باید با ظرافت و دقت بالایی انجام شود و با ابزارهایی مردمپسند و جوانپسند همراه باشد. مثلا، درباره بازیهای رایانهای، چرا ما نتوانیم و چرا نباید از این فضا استفاده کنیم؟ ما باید از این فضای بازی که مورد علاقۀ ذاتی قشر کودک و نوجوان است، بهخوبی بهرهبرداری کنیم و در مقابل بازیهای غربی که فرهنگ منحط غرب را منتقل میکنند، فرهنگ فطری و الهی خود را منتقل کنیم. بنابراین، در حوزه ایجابی بحث ما این است که باید زیرساختها را آماده کنیم و کار را نباید دولتی کنیم؛ باید کمک کنیم که قدرت نرمی که در ذهن پاک شهروندان ما وجود دارد، بتواند در این محیط تجلی پیدا کند.
* یکی از اقداماتی که میتواند در راستای فیلترینگ برخی سایتها انجام شود، فیلترینگ هوشمند است. به نظر شما چرا دولت بحث فیلترینگ هوشمند را با تأخیر و به صورت ناقص انجام میدهد؟
باید عرض کنم که دولتمردان باید پاسخ این سؤال را بدهند، ولی آن چیزی که ما شاهد هستیم این واقعیتی است که شما میفرمایید ظاهراً علاقه و ارادهای برای این کار نیست.
آقای قربان پور، نقل قولی از مقام معظم رهبری وجود دارد که ایشان فرمودهاند که اگر بنده مسئولیت رهبری را نداشتم، بیشترین تلاشم را در فضای مجازی میگذاشتم و مسؤولیت این شورا را قبول میکردم. این بیان، نهایت اهمیت فضای مجازی را میرساند. به نظر شما، شورای عالی توانسته در این این انتظار ایشان را برآورده کند؟
ایشان فرمودند اهمیت این فضا به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است و اگر من مسئولیتها و مشغلههای دیگری نداشتم، خودم برای این فضا وقت میگذاشتم و این فضا را مدیریت میکرد ما امیدواریم که برخورد مسئولین هم در شأن این تعبیر باشد و اینگونه باشد که ما این فضا را با کمکاری، قصور، تنبلی و سهلانگاری خودمان تبدیل به تهدید نکنیم و همچنین با مواجهه فعال و مدیریت مناسب از فرصتهای این فضا استفاده کنیم. تحلیل دیگری که مقام معظم رهبری درباره این فضا داشتند و تحلیل بسیار دقیقی بود این بود که ایشان فرمودند: این فضا مثل جریان آبی است که از سرچشمههای مختلف سرچشمه میگیرد و به اینجا میرسد، اگر این جریان را با ایجاد سد و مدیریت و شبکههای پاییندستی کنترل و به درستی هدایت کردیم، این جریان تبدیل به آبادانی و عمران و کشاورزی میشود، اما اگر به حال خود رها کردیم، حتماً سیلی خواهد شد که خرابیهای زیادی را به بار میآورد.
منظور جنابعالی از امنیت در فضای سایبر چیست؟
به نظر بنده کلمه امنیت در فضای فرهنگی ما بهخصوص در فضای سایبری، مقداری مظلوم است. این مظلومیت هم به ذهنیت تاریخی مردم از کلمه امنیت بازمیگردد و حتی شاید به قبل از انقلاب اسلامی و قرنهای قبلتر مربوط شود، اما باید توجه داشته باشیم که وقتی از امنیت صحبت میکنیم، بحث اول آن ایمنی و امنساختن حریم شهروندان است و امروزه بسیاری از کشورها مثل چین، روسیه و ایالات متحده امنیت ملی را در صدر مسائل و منافع ملی خود تلقی میکنند. متأسفانه ما مسئله امنیت را بهخوبی آموزش ندیدهایم، اما در ببیشتر موارد در عمل آن را رعایت میکنیم. برخیها انتقاد دارند که شما بیش از حد به امنیت اهمیت میدهید و نگاه شما امنیتی است. از این افراد باید بلافاصله سؤال کرد که مگر شما شب در خانهتان را باز میگذارید و میخوابید؟! پس معلوم میشود همۀ افراد مفهوم امنیت را قبول دارند و به آن عمل میکنند، اما وقتی میخواهند درباره آن صحبت کنند، از این مفهوم فرار میکنند.
عرض بنده این است که امنیت در این فضا آنقدر مهم است که کشوری مثل ایالات متحده امریکا، که در این فضا قدرت مسلط است، از سال ۲۰۰۳ تا کنون ۵ سند امنیتی نوشته است و این بدان معناست که ما نمیتوانیم این فضا را به همین شکل رها کنیم و ناامنی در این فضا مضرات زیادی برای ما دارد. باز تأکید میکنم که معنی صحبت بنده این نیست که فضای مجازی را امنیتی کنیم، بلکه میگوییم باید امنیت این فضا را تأمین کنیم.
نکته دیگر اینکه در اسلام نسبت به غرب، حریم شخصی افراد خیلی احترام بیشتری دارد؛ به تعبیر دیگر، آنها تلاشی برای حفاظت از داراییها و امکانات شخصی خود ندارند و احساس آنها این است که میشود خیلی از مسائل را بدون پوشش و عریان در معرض دید جامعه قرار داد، اما ما به این شکل نیستیم و معتقدیم که افراد، خانواده و جامعه حرمت دارند و ما باید این حرمتها را حفظ کنیم.